بررسی نقش گیرنده های کانابینوئیدی ناحیه ی قاعده ای جانبی آمیگدال (bla)، در روند ایجاد حساسیت به مورفین در ناحیه ی نوکلئوس اکومبنس (nac) در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی: یک مطالعه ی رفتاری و مولکولی

پایان نامه
چکیده

مقدمه: مطالعات گذشته نشان داده اند که ناحیه ی قاعده ای جانبی آمیگدال، از مراکز مغزی درگیر در فرایند درد است. این ناحیه، غنی از گیرنده های کانابینوئیدی cb1 بوده و در بی دردی ناشی از کانابینوئیدها نقش دارد. هم چنین، مطالعات نشان داده اند که سیستم های کانابینوئیدی و اپیوئیدی مغزی، در تنظیم فرایند های فیزیولوژیکی مانند درد و پاداش، و هم چنین حساسیت با هم در تعامل هستند. در این مطالعه، نقش گیرنده های کانابینوئیدی نوع یک (cb1) ناحیه ی قاعده ای جانبی آمیگدال، در ایجاد حساسیت به مورفین در هسته ی اکومبنس با استفاده از مطالعه ی رفتاری آزمون پس کشیدن دم و مطالعه ی مولکولی وسترن بلات بررسی شده است. روش کار: در این مطالعه از 78 سر موش سفید آزمایشگاهی نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات در ناحیه ی قاعده ای جانبی آمیگدال به صورت دو طرفه کانول گذاری شده و سپس در سه روز متوالی از دوره ی حساس سازی و هر روز یکبار، در گروه های مجزا، دوز های مختلف دارو و یا حلال آن (مورفین، حلال آن سالین، اگونیست کانابینوئیدی win55,212-2 و حلال آن dmso) را دریافت کرده و پنج روز به آن ها استراحت داده شد. در روز نهم، حیوانات در زمان های 0 و 10 دقیقه، مورد تست رفتاری آزمون پس کشیدن دم قرار گرفته و پس از گذشت زمان 1 دقیقه، دوز غیر موثر مورفین ( mg/kg1)، به صورت زیر جلدی به آن ها تزریق شد. برای بررسی تاثیر دارو ها، بعد از گذشت زمان 30 دقیقه از تزریق مورفین، یک تست رفتاری و 10 دقیقه بعد (زمان 40 دقیقه)، مجددا تست رفتاری گرفته شده و هر بار، زمان تأخیر پس کشیدن دم ثبت شد. سپس حیوانات جهت ارزیابی تغییرات مولکولی روی داده در دوره ی حساس سازی، کشته شده و بافت هسته ی اکومبنس مغز آن ها خارج و با روش وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: تزریق اگونیست کانابینوئیدی win55,212-2با دوز های mm 1، 2 و 4 در ?l/side 3/0 در دوره ی حساس سازی، منجر به القای پاسخ بی دردی با دوز غیر موثر مورفین شد. این افزایش پاسخ، در دوز mm 2، به بالاترین مقدار خود رسیده و در گروه دریافت کننده ی دوز mm 5/0 دارو و هم چنین گروه های کنترل دریافت کننده ی حلال دیده نشد. نتایج آنالیز مولکولی، حاکی از افزایش معنی دار بیان پروتئین گیرنده ی اپیوئیدی µ، در تیمار با دو دوز بالای اگونیست کانابینوئیدی ایجاد کننده ی حساسیت دارویی، و افزایش معنی دار بیان c-fos تنها در دوز mm 2 اگونیست کانابینوئیدی بود. نتایج، تغییر معنی داری را در میزان فعالیت (فسفریلاسیون) فاکتور رونویسی creb نشان نداد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد پاسخ بی دردی مشاهده شده به دوز غیر موثر مورفین، در گروه های دریافت کننده ی اگونیست کانابینوئیدی در دوره ی حساس سازی، تحت تاثیر حساسیت بوده باشد. در واقع، تزریق اگونیست کانابینوئیدی در ناحیه ی قاعده ای جانبی آمیگدال موجب ایجاد حساسیت به مورفین شده است. بعلاوه، القای بیان c-fos در هسته ی اکومبنس موید این یافته است. افزایش بیان گیرنده ی مورفینی µ در هسته ی اکومبنس نشان می دهد که احتمالا ایجاد حساسیت به مورفین از طریق افزایش تعداد گیرنده ی اپیوئیدی عمل کرده است.

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثرات فعال سازی و غیر فعال سازی گیرنده های گلوکوکورتیکوئید ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال بر خاموشی حافظه ترس در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی

سابقه و هدف: گیرنده های گلوکوکورتیکوئیدی ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در یادگیری و حافظه هیجانی نقش دارند. هدف این مطالعه بررسی نقش این گیرنده ها در بیان حافظه ترس به دنبال یک بار فعال سازی یا غیر فعال سازی آن ها بود.   مواد و روش ها: به صورت دو طرفه روی ناحیه مزبور کانول راهنما قرار داده شد. یک هفته بعد، موش ها در دستگاه یادگیری احترازی غیر فعال (1 میلی آمپر- 3 ثانیه) آموزش داده شدند. کورتیکوس...

متن کامل

نقش گیرنده کانابینوئیدی نوع یک (cb1) بر میزان و الگوی فعالیت نورون های بخش مرکزی هسته اکومبنس در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی حساس شده به مورفین

مطالعات پیشین نشان داده اند که در رفتار های وابسته به پاداش و مدل های حیوانی اعتیاد سیستم های اوپیوئیدی و کانابینوئیدی با یکدیگر روابط متقابل دارند. هسته اکومبنس و مسیر دوپامینرژیک مزولیمبیک در اثرات پاداش دهنده داروها دخیل هستند. در این مطالعه 370 سر موش سفید بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار جهت انجام آزمایش ها در دو بخش الکترو فیزیولوژی (ثبت تک واحدی) و رفتاری (ریز تزریق آنتاگونیست کانابینوئیدی در...

15 صفحه اول

نقش گیرنده های گلوکوکورتیکوئید آمیگدال و هیپوکمپ در فرایند ذخیره حافظه در موش بزرگ آزمایشگاهی

این مقاله، خلاصه ای از یافته های اخیر ما در مورد نقش گیرنده های گلوکوکورتیکوئید آمیگدال و هیپوکمپ در فرایند ذخیره حافظه در موش بزرگ آزمایشگاهی می باشد. در همه آزمایش ها، پس از جراحی و کانول گذاری، برای پی بردن به نقش گیرنده های گلوکوکورتیکوئید آمیگدال و هیپوکمپ از تزریق دگزامتازون به عنوان آگونیست و RU 38486 به عنوان آنتاگونیست اختصاصی گیرنده گلوکوکورتیکوئید به داخل هسته قاعده ای جانبی آمیگدال ...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم پایه

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023